هوا گرفته بود ...
باران می بارید...
کودکی آهسته گفت:
خدایاگریه نکن...
درست میشه... !!!
نظرات شما عزیزان:
وَ نگاهِ خیره اَمــ به آن
که عرق بــِ چهره فنجآن نشانده!
از این چاےِ داغ همــ کمترے آیا؟
که حتے ضجه هایمــ نیز مانعتــ نشد
چه رسد به عرقِ شرم کردنتـــ از هُرمــِ نگاهم!!!
برچسبها: